موانع اشتغال کودکان استثنایی در ایران؛ راهکارهایی برای آیندهای فراگیر
- شناسه خبر: 1454
- تاریخ و زمان ارسال: 3 خرداد 1404 ساعت 22:55
- بازدید : 141
- نویسنده: مدیر سایت

موانع اشتغال کودکان استثنایی: چالشها و راهکارها برای آیندهای فراگیر
نویسندگان: دکتر بنفشه حسنوند (استادیار گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور تهران) و مهندس حمیدرضا یوسفی به (متخصص علم داده و کارشناس ارشد روانشناسی کودکان استثنایی)
مقدمه: چرا اشتغال برای کودکان استثنایی حیاتی است؟
کودکان استثنایی، شامل آن دسته از عزیزانی که به دلیل معلولیتهای جسمی، ذهنی یا حسی نیاز به آموزشهای ویژه دارند، بخش لاینفکی از جامعه ما را تشکیل میدهند. حق آنها، درست مانند سایر افراد، دستیابی به استقلال مالی، عزتنفس و مشارکت فعال در جامعه در دوران بزرگسالی است. متأسفانه، مسیر رسیدن به فرصتهای شغلی برای این قشر از جامعه، با موانع متعددی همراه است.
آمارها وضعیت نگرانکنندهای را نشان میدهند: نرخ بیکاری در میان افراد دارای معلولیت در ایران حدود 60 درصد است، در حالی که این رقم در سطح ملی به 9 درصد میرسد (Human Rights Watch). این شکاف چشمگیر، گویای چالشهای عمیق پیش روی این افراد در مسیر اشتغال است. در این مقاله جامع، ما به بررسی اهمیت آموزشهای عملی و نقش هنر درمانی هیبریدی در سنین کودکی میپردازیم. همچنین، موانع عمده اشتغال کودکان استثنایی را تحلیل کرده و با الهام از تجربیات موفق جهانی، راهکارهای عملی و فراگیری را برای غلبه بر این چالشها در ایران پیشنهاد خواهیم کرد.
اهمیت آموزشهای عملی در دوران کودکی
تعریف آموزشهای عملی
آموزشهای عملی، رویکردی است که بر یادگیری مهارتهای کاربردی و واقعی تمرکز دارد. این مهارتها کودکان را برای مواجهه با نیازها و وظایف دنیای واقعی آماده میکنند. تمرکز این آموزشها بر مهارتهای حرفهای، مهارتهای زندگی و آموزشهای هنری است که همگی برای توانمندسازی کودکان استثنایی ضروری هستند.
انواع آموزشهای عملی:
- آموزشهای حرفهای: شامل مهارتهای فنی و کاربردی مانند کار با رایانه، نجاری، خیاطی یا چرمدوزی.
- مهارتهای زندگی: آموزش تواناییهایی نظیر مدیریت مالی، آشپزی یا استفاده از حملونقل عمومی.
- آموزشهای هنری: فعالیتهایی مانند نقاشی، سفالگری، موسیقی یا صنایعدستی که میتوانند به خلق مشاغل خلاقانه منجر شوند.
- مهارتهای اجتماعی: آموزش تعاملات اجتماعی برای تقویت ارتباطات و همکاری در محیط کار.
فواید بینظیر آموزشهای عملی
تحقیقات به وضوح نشان میدهند که آموزشهای حرفهای، به ویژه آنهایی که تجربه عملی و آموزش مهارتهای نرم را در بر میگیرند، میتوانند شانس اشتغال و افزایش درآمد افراد دارای معلولیت را به طور چشمگیری افزایش دهند (Poverty Action Lab). این آموزشها با تقویت اعتمادبهنفس، استقلال و مهارتهای لازم، توان رقابت در بازار کار را برای این افراد بالا میبرند. برای کودکان استثنایی، آغاز این آموزشها در سنین پایین، پایهای مستحکم برای موفقیتهای بزرگ در دوران جوانی فراهم میآورد.
نمونههای موفق جهانی الهامبخش:
- پروژه Uniquely Abled (کالیفرنیا): برنامهای تخصصی که آموزشهای حرفهای مانند اپراتوری ماشین CNC را برای افراد دارای معلولیت ارائه میدهد.
- Aspiritech: ارائه آموزش و دورههای کارآموزی در زمینه فناوری اطلاعات برای افراد نورودایورجنت، از جمله افراد با اوتیسم.
- برنامههای فلوریدا: طرحهای توانبخشی حرفهای که به افراد دارای معلولیت در یافتن شغل کمک میکنند.
این برنامههای موفق، میتوانند الگویی ارزشمند برای ایران باشند. با الهام از آنها، میتوان مراکز آموزشی حرفهای ویژهای را در شهرهای بزرگ کشورمان مانند تهران، اصفهان و شیراز ایجاد کرد تا توانمندسازی افراد دارای معلولیت را تسریع بخشید.
موانع عمده پیش روی اشتغال افراد دارای معلولیت
افراد دارای معلولیت در مسیر دستیابی به فرصتهای شغلی با موانع متعددی روبرو هستند که در ادامه به تفصیل به آنها میپردازیم:
1. موانع نگرشی: تبعیض و کلیشهها
تبعیض و کلیشههای نادرست درباره تواناییها و ظرفیتهای افراد دارای معلولیت، یکی از بزرگترین موانع است. بسیاری از کارفرمایان به اشتباه تصور میکنند که این افراد بهرهوری کمتری دارند یا تطبیق محیط کار برای آنها هزینهبر است. برای مثال، کارفرمایی ممکن است از استخدام فرد نابینا خودداری کند، تنها به دلیل تصور نادرست از عدم توانایی او در استفاده از فناوری.
2. موانع فیزیکی: محیطهای غیرقابل دسترس
یکی از اساسیترین چالشها، محیطهای کاری و شهری غیرقابل دسترس است. در ایران، تعداد زیادی از ساختمانهای عمومی (مانند ادارات دولتی و مراکز تفریحی) فاقد رمپ و آسانسور هستند که دسترسی را برای کاربران ویلچر و افراد با محدودیتهای حرکتی دشوار میکند. بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، تنها 30 درصد از ساختمانهای عمومی در ایران قابل دسترس هستند، در حالی که این آمار در تهران 24 درصد و در یزد 59 درصد است. همچنین، از 82 ایستگاه مترو در تهران، تنها 11 ایستگاه کاملاً و 5 ایستگاه جزئی قابل دسترس هستند. سیستمهای حملونقل عمومی نیز اغلب فاقد امکانات لازم مانند اتوبوسهای با کف پایین هستند.
این عدم دسترسی نه تنها فرصتهای شغلی را محدود میکند، بلکه به انزوای اجتماعی افراد منجر میشود. بسیاری از این افراد در خانههای خود محبوس مانده و از مشارکت کامل در جامعه محروم میشوند، که میتواند به مشکلات سلامت روان دامن زده و توانایی آنها را برای یافتن و حفظ شغل تحت تأثیر قرار دهد.
3. موانع آموزشی: دسترسی محدود به آموزشهای باکیفیت
دسترسی محدود به آموزشهای باکیفیت و حرفهای، مهارتهای لازم برای رقابت در بازار کار را کاهش میدهد. در ایران، نیاز فوری به محیطهای آموزشی وجود دارد که به طور خاص برای آموزش حرفهای کودکان استثنایی، بهویژه آنهایی که تواناییهای شناختی برای آموزش دانشگاهی را ندارند، طراحی شده باشند. برنامههای آموزش حرفهای باید مهارتهای عملی مانند نجاری، خیاطی یا سواد رایانهای را آموزش دهند.
علاوه بر این، برای کودکان استثنایی با قابلیتهای فکری بالا اما معلولیتهای جسمی، وجود معلمان آموزشدیده که بتوانند حمایت لازم را ارائه دهند، حیاتی است. این معلمان باید به دانش و مهارتهای لازم برای تطبیق روشها و مواد آموزشی مجهز باشند تا به این کودکان کمک کنند به پتانسیل کامل خود دست یابند و حتی در زمینههای خود به نخبگان تبدیل شوند. برای مثال، کودکی با معلولیت جسمی اما هوش بالا ممکن است به دلیل نبود معلم متخصص، از آموزش مناسب محروم بماند.
4. موانع حملونقل: دشواری رفتوآمد
عدم دسترسی به حملونقل عمومی مناسب یا خدمات حملونقل ویژه، رفتوآمد به محل کار را دشوار میکند. برای نمونه، نبود اتوبوسهای مجهز به رمپ برای افراد ویلچری در شهرهای کوچک، مانع بزرگی است.
5. موانع سیاستی و قانونی: ضعف در اجرا و مشوقها
اجرای ضعیف قوانین ضد تبعیض یا نبود مشوقهای کافی برای کارفرمایان، استخدام افراد دارای معلولیت را محدود میکند. در ایران، قانون جامع حمایت از حقوق معلولان شامل مقرراتی برای سهمیههای اشتغال است، اما گزارشهایی از عدم اجرای کافی و تبعیض در اشتغال وجود دارد (Disability in Iran). لازم به ذکر است که قوانین فعلی از مدل پزشکی معلولیت پیروی میکنند و از اصطلاحات تحقیرآمیزی مانند «دیوانه» و «ناقص» استفاده میکنند که میتواند به تبعیض دامن بزند.
6. موانع اقتصادی: ترس از دست دادن مزایا
ترس از دست دادن مزایای معلولیت، مانند کمکهزینههای دولتی، مانع از پذیرش شغل میشود. در سال 1396، مستمری معلولیت 1.48 میلیون ریال (39.36 دلار) در ماه بود، در حالی که حداقل دستمزد 9.3 میلیون ریال (247.34 دلار) بود (Human Rights Watch). این اختلاف فاحش، افراد دارای معلولیت را در وضعیت اقتصادی دشواری قرار میدهد و آنها را از پذیرش شغل پارهوقت برای حفظ مزایای دولتی، منصرف میکند.
7. موانع مرتبط با سلامت: محدودیتها و نیازهای درمانی
معلولیتهای خاص ممکن است توانایی انجام برخی مشاغل را محدود کنند یا نیاز به مراقبتهای پزشکی مداوم داشته باشند که با برنامههای کاری تداخل پیدا کند. برای مثال، نیاز به جلسات درمانی منظم میتواند با ساعات کاری استاندارد تداخل داشته باشد.
خلاصهای از موانع اشتغال افراد دارای معلولیت:
هنر درمانی هیبریدی: پلی به سوی اعتمادبهنفس و مهارت
تعریف هنر درمانی هیبریدی
هنر درمانی هیبریدی ترکیبی نوآورانه از هنر درمانی و آموزش مهارتهای عملی است. این رویکرد به طور همزمان به درمان اختلالات و تقویت مهارتهای حرفهای کمک میکند. از فعالیتهای هنری مانند چرمدوزی، سفالگری یا نقاشی برای بهبود سلامت روان، تقویت اعتمادبهنفس و توسعه مهارتهای حرکتی استفاده میشود.
فواید هنر درمانی هیبریدی
هنر درمانی به کودکان استثنایی کمک میکند تا احساسات خود را بیان کنند، استرس را کاهش دهند و مهارتهای حرکتی ظریف را بهبود بخشند. این روش بهویژه برای کودکانی با معلولیتهای ذهنی مانند اوتیسم یا معلولیتهای جسمی مانند فلج مغزی سودمند است. به عنوان مثال، کودکی با اوتیسم میتواند از طریق نقاشی احساسات خود را بیان کرده و همزمان مهارتهای حرکتی خود را تقویت کند. علاوه بر این، آموزش مهارتهای عملی مانند چرمدوزی میتواند به کودکان استثنایی کمک کند تا در آینده به مشاغل خلاقانه مشغول شوند.
نمونههای موفق جهانی هنر درمانی:
- برنامههای Creative Action (آمریکا): این برنامهها فعالیتهای هنری غیررسمی را برای کودکان با معلولیت ارائه میدهند که به بهبود مهارتهای اجتماعی و عاطفی آنها کمک میکند.
- Art Therapy Studio of Austin: ارائه برنامههایی برای بهبود سلامت روان از طریق هنر درمانی، که میتواند در ایران با ایجاد مراکز مشابه اجرا شود.
این برنامهها میتوانند الگوی ارزشمندی برای ایجاد کارگاههای هنری در ایران، به ویژه در شهرهایی مانند شیراز یا مشهد، باشند.
نقش هنرها و صنایع دستی در توانمندسازی کودکان استثنایی
فعالیتهای هنری و صنایع دستی را میتوان برای کودکان با انواع مختلف معلولیت تطبیق داد:
- چرمدوزی: برای کودکان با معلولیتهای جسمی، ابزارهای تطبیقی مانند دستههای بزرگتر قابل استفاده است. برای کودکان با معلولیتهای ذهنی، فعالیتهای سادهتر مانند حکاکی الگوها مناسب است.
- سفالگری: به تقویت مهارتهای حرکتی ظریف کمک کرده و برای کودکان با فلج مغزی یا اوتیسم مناسب است.
- نقاشی و طراحی: با استفاده از قلمموهای بزرگ یا ابزارهای کمکی برای کودکان با محدودیتهای حرکتی، قابل انجام است.
- موسیقی و تئاتر: برای کودکانی که به هنرهای تجسمی علاقه ندارند، مانند کودکان با ناتوانیهای ذهنی یا اوتیسم، بسیار جذاب و مفید است.
- ساخت زیورآلات: فعالیتی که میتواند برای کودکان با معلولیتهای خفیف ذهنی جذاب باشد و مهارتهای ظریف را تقویت کند.
برای مثال، در برنامهای در آمریکا، کودکان با معلولیتهای جسمی با استفاده از ابزارهای تطبیقی در کارگاههای چرمدوزی شرکت کردند و محصولات خود را در بازارهای محلی به فروش رساندند. این تجربه موفق میتواند در ایران با ایجاد کارگاههای مشابه در مراکز توانبخشی اجرا شود و به ایجاد شغل برای کودکان استثنایی در آینده کمک کند.
نقش حیاتی خانوادهها در حمایت از کودکان استثنایی
خانوادهها نقشی محوری در توسعه و موفقیت کودکان استثنایی ایفا میکنند. برای خانوادهها بسیار مهم است که تواناییها و محدودیتهای منحصربهفرد فرزندان خود را به درستی درک کنند تا بتوانند حمایت و راهنمایی مناسبی ارائه دهند.
برنامههای آموزشی و کارگاههایی میتوانند سازماندهی شوند تا خانوادهها را در مورد چگونگی تعامل مؤثر با کودکان استثنایی خود آموزش دهند و محیطی را پرورش دهند که رشد و استقلال را تشویق کند. با آگاهی از قابلیتهای ذهنی و جسمی فرزندان خود، خانوادهها میتوانند از تحمیل فشار بر آنها برای دنبال کردن مسیرهای آموزشی یا شغلی نامناسب خودداری کرده و در عوض، به آنها کمک کنند تا فرصتهایی را دنبال کنند که با نقاط قوتشان همخوانی دارد. این رویکرد نه تنها به نفع کودکان است، بلکه استرس و ناامیدی در واحد خانواده را نیز کاهش میدهد.
پیشنهادات و راهکارها برای آیندهای فراگیر
برای رفع موانع اشتغال کودکان استثنایی، میتوان از تجربیات موفق جهانی الگوبرداری کرده و آنها را با شرایط ایران تطبیق داد:
1. رفع موانع نگرشی: افزایش آگاهی عمومی
- کمپینهای آگاهیبخشی: برگزاری آموزشهای عمومی گسترده برای کاهش کلیشهها و ترویج تواناییهای افراد دارای معلولیت از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی.
- مثال جهانی: کمپین “I’m In To Hire” توسط Valuable 500 که شرکتها را به استخدام افراد دارای معلولیت تشویق میکند.
- پیشنهاد برای ایران: برگزاری کمپینهای رسانهای قدرتمند در صداوسیما و شبکههای اجتماعی برای تغییر نگرشهای منفی.
2. رفع موانع فیزیکی: اجرای استانداردهای دسترسی
- اجرای دقیق استانداردهای دسترسی: اطمینان از وجود رمپ، آسانسور و تجهیزات تطبیقی در محیطهای کاری و اماکن عمومی.
- مثال جهانی: شرکت گوگل دفاتر خود را با رمپ و ایستگاههای کاری قابل تنظیم طراحی کرده است (Google Accessibility).
- پیشنهاد برای ایران: همکاری با شهرداریها برای اولویتبندی دسترسی در برنامهریزی شهری و نظارت دقیقتر بر اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان.
3. رفع موانع آموزشی: گسترش برنامههای حرفهای و آموزش معلمان
- گسترش برنامههای آموزش حرفهای: ایجاد برنامههای آموزشی متناسب با نیازهای افراد دارای معلولیت، مانند چرمدوزی و سفالگری.
- مثال جهانی: پروژه Uniquely Abled که آموزشهای حرفهای برای افراد دارای معلولیت ارائه میدهد.
- پیشنهاد برای ایران: ایجاد مراکز آموزش حرفهای تخصصی در شهرهای بزرگ مانند تهران و تبریز.
- آموزش معلمان متخصص: استخدام و آموزش معلمان متخصص برای حمایت از کودکان استثنایی با قابلیتهای فکری بالا.
- مثال جهانی: برنامههای آموزشی فراگیر در انتاریو، کانادا (Ontario Special Education).
- پیشنهاد برای ایران: توسعه برنامههای آموزشی جامع برای معلمان در مراکز آموزشی ویژه و دانشگاهها.
4. رفع موانع حملونقل: بهبود دسترسی
- بهبود حملونقل عمومی: مجهز کردن اتوبوسها و متروها به امکانات دسترسی لازم.
- مثال جهانی: خدمات پاراترنزیت در شهرهای بزرگ آمریکا (Paratransit Services).
- پیشنهاد برای ایران: توسعه خدمات حملونقل ویژه و دسترسپذیر در شهرهای بزرگ و کوچک ایران.
5. رفع موانع سیاستی و قانونی: تقویت قوانین و حذف تبعیض
- تقویت قوانین ضد تبعیض: اجرای دقیقتر قانون جامع حمایت از حقوق معلولان و اصلاح اصطلاحات تحقیرآمیز در متون قانونی.
- مثال جهانی: قانون آمریکاییهای دارای معلولیت (ADA) که تبعیض در استخدام را ممنوع میکند.
- پیشنهاد برای ایران: نظارت قوی بر اجرای قانون تخصیص 60 درصد مشاغل خاص به افراد دارای معلولیت و بهروزرسانی قوانین با استانداردهای بینالمللی.
6. رفع موانع اقتصادی: اصلاح سیستمهای مزایا و افزایش مستمریها
- اصلاح سیستمهای مزایا: طراحی سیستمهایی که کاهش تدریجی مزایا را با افزایش درآمد فرد امکانپذیر کند تا انگیزه اشتغال حفظ شود.
- مثال جهانی: برنامه Ticket to Work در آمریکا (Ticket to Work) که به افراد اجازه میدهد ضمن کار، بخشی از مزایا را حفظ کنند.
- پیشنهاد برای ایران: اصلاح سیستمهای حمایتی سازمان بهزیستی برای تشویق اشتغال و افزایش مستمریها به سطحی که زندگی مناسب و با کرامتی را تضمین کند.
7. رفع موانع مرتبط با سلامت: ارائه خدمات جامع بهداشتی
- ارائه خدمات بهداشتی: تضمین دسترسی به مراقبتهای پزشکی و درمانی لازم برای مدیریت معلولیت و بیماریهای مرتبط.
- مثال جهانی: برنامههای بیمه سلامت جامع در شرکتهای بزرگ مانند IBM (IBM Health Benefits).
- پیشنهاد برای ایران: همکاری با وزارت بهداشت و درمان برای ارائه خدمات پزشکی تخصصی و جامع به کارکنان دارای معلولیت.
8. تشویق اشتغال در صنایع مختلف
- استخدام در کارخانهها: تشویق کارخانهها و واحدهای صنعتی به استخدام افراد دارای معلولیت برای وظایفی مانند کار تفکیک، مونتاژ سبک یا کنترل کیفیت که نیاز کمتری به تحرک فیزیکی دارند.
- مثال جهانی: شرکت MDI در آمریکا که 50 درصد نیروی کارش را افراد دارای معلولیت تشکیل میدهند (MDI Employment).
- پیشنهاد برای ایران: ارائه مشوقهای مالی، مالیاتی و حمایتی به شرکتها و کارخانههایی که افراد دارای معلولیت را استخدام میکنند.
9. حمایت سازمانی و مشاوره تخصصی
- سازمانهای حمایتی: ایجاد و تقویت سازمانهای غیردولتی یا دولتی برای حمایت تخصصی از اشتغال افراد استثنایی.
- مثال جهانی: AbilityOne در آمریکا که به افراد نابینا یا دارای معلولیتهای شدید در یافتن شغل کمک میکند (AbilityOne).
- پیشنهاد برای ایران: ایجاد سازمانهای مشابه و مستقل برای حمایت هدفمند از اشتغال افراد استثنایی.
- دفاتر مشاوره: ارائه خدمات مشاوره رایگان و تخصصی (روانی و هدایت شغلی) در مراکز آموزشی و حمایتی.
- مثال جهانی: خدمات مشاوره در مراکز توانبخشی در آمریکا (Job Accommodation Network).
- پیشنهاد برای ایران: ایجاد دفاتر مشاوره تخصصی در مراکز آموزشی و توانبخشی دولتی و خصوصی.
نتیجهگیری: ساخت آیندهای فراگیر برای کودکان استثنایی
کودکان استثنایی، با تواناییها و پتانسیلهای منحصربهفرد خود، قادرند با دریافت آموزشهای مناسب و حمایت همهجانبه جامعه، به اعضای فعال و مولد تبدیل شوند. غلبه بر موانع اشتغال این افراد نه تنها به نفع خود آنهاست، بلکه به غنای اجتماعی و اقتصادی کل جامعه نیز کمک شایانی میکند.
اجرای راهکارهای پیشنهادی، از جمله افزایش آگاهی عمومی، بهبود دسترسی به امکانات فیزیکی، اصلاح و تقویت سیاستهای حمایتی، و همچنین تقویت نقش خانوادهها و سازمانهای حمایتی، امری حیاتی است. همکاری همهجانبه دولت، مؤسسات آموزشی، کارفرمایان و جامعه مدنی برای ایجاد یک جامعه واقعاً فراگیر و عادلانه، ضروری است. ما از همه خوانندگان عزیز دعوت میکنیم تا با حمایت از ابتکارات و سیاستهایی که به اشتغال فراگیر کودکان استثنایی و افراد دارای معلولیت کمک میکنند، در این مسیر ارزشمند همراه ما باشند.